مار زهردار بود: چه کردی زبان بر بدی کامکار چه در آستین داشتی گرزه مار. سنایی. ز من بگذر که من خود گرزه مارم بلی مارم که چون او مهره دارم. نظامی. رجوع به گرزه شود
مار زهردار بود: چه کردی زبان بر بدی کامکار چه در آستین داشتی گرزه مار. سنایی. ز من بگذر که من خود گرزه مارم بلی مارم که چون او مهره دارم. نظامی. رجوع به گرزه شود
بستانی که همه جور تره درآ ن کارند و سبزی زار. (ناظم الاطباء). آنجا که بقولات کاشته اند. آنجا که صیفی کارند، آنجا که تره یعنی گندنا کارند: خواجه در تره زار انسانی هست از روی ناخوشش کسنی خانه ای کو بود در او تنها خانه ای باشد اندر اوکس نی. ابوبکر خال
بستانی که همه جور تره درآ ن کارند و سبزی زار. (ناظم الاطباء). آنجا که بقولات کاشته اند. آنجا که صیفی کارند، آنجا که تره یعنی گندنا کارند: خواجه در تره زار انسانی هست از روی ناخوشش کسنی خانه ای کو بود در او تنها خانه ای باشد اندر اوکس نی. ابوبکر خال